امسال با حمایتهای وفا دینیاریان مقالهای برای بخشِ نوشتارِ همایش علمی کانون دانشجویان زرتشتی تهران نوشتم. نوبت ارائه مقالهام ساعت 8 شب روز آدینه هشتم اسفندماه1393بود. گفته بودند نیم ساعت زودتر از زمانِ نوبتم در محلِ همایش حاضر باشم. از هماندمِ درب با چهرههای آشنا روبرو شدم. دانشآموزان سالهایِ پیشینِ فیروزبهرام که هماکنون بهعنوان دانشجویانِ فعال کانون، هرکدام در برگزاریِ همایش علمی نقشی و مسئولیتی داشتند. یکی از این افراد پدرام کشاورزی بود که مسئولیتِ هماهنگکننده همایش را به عهده داشت. همایش امسال به جهت تعداد بازدیدکننده، تنوع و کیفیت برگزاری با سالهای گذشته تفاوت داشت. خیلی خوشحال شدم چون باور دارم این بچهها بخشی از تواناییهای لازم برای برگزاری این برنامهها را در فیروزبهرام به دست آوردهاند، پس میتوان گفت فعالیتهای پرورشی در فیروزبهرام ثمربخش بودهاند.
متنی که خود پدرام درباره مسئولیتش در همایش نوشته هم خواندنی است:
"سرانجام بلندترین و بزرگترین مسئولیتم در همین آدینهای که گذشت، به پایان رسید. بهسختی تمام شد، ولی بلافاصله یکی دیگه پس از اون اومد؛ اونم جدا شدن از خانوادهی دوستداشتنی و همدلیِ که من سه سال افتخار داشتم با اونا باشم؛ خانوادهای که من خانوادهی همایش علمی مینامم (چرا؟) چون عین یه خانواده واقعی عاشقانه هم رو دوست دارن و بدون هیچ منتی همدیگر رو حمایت میکنن؛ طاقت دیدن ناراحتی هم رو ندارن، تا اونجایی که بشه هم رو میخندونن؛ حتی با دلقکبازی.
نمیدونم چگونه باید از این خانواده اونجور که بایسته و شایسته است، تقدیر کنم؟ (حتما میگید: خوب، به زبان آدمیزاد!)
باشه به زبان آدمیزاد میگویم: خانواده همایش علمی ممنونم از تلاشاتون، ممنونم از همراهیاتون، ممنونم از حمایتاتون، از فداکاریاتون، از صبوریتون و ... خیلی خیلی ممنونم...
آرزو دارم که همیشه خوش و خندون باشید خانوادهی دوستداشتنی من."
کامران فریدونی، مربی پرورشی فیروزبهرام
اسفندماه1393
تعداد مشاهده
(985)
نظرات
(0)